جدول جو
جدول جو

معنی پابپا کردن - جستجوی لغت در جدول جو

پابپا کردن(نُ)
مردد بودن. حیران بودن، حواله کردن طلبی را عوض طلب کس دیگر. داینی را از دینی در مقابل دینی دیگر بری کردن، تهاتر
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پاسپار کردن
تصویر پاسپار کردن
پاسپر کردن، لگدکوب کردن
فرهنگ فارسی عمید
(نَ نَ کَ)
پاگشا کردن عروس را، وی را بنخستین جشن میهمانی که در خانه های خویشاوندان داماد منعقد میشود خواندن. به مهمانی خواندن عروس را بار اول ب خانه نزدیکان داماد و عروس
لغت نامه دهخدا
(نَفْهْ)
اثبات
لغت نامه دهخدا
(مَ ذِ رَ / مَ ذُ رَ)
بپای کردن. بر پا کردن. سر پا نگاه داشتن. بلند کردن. افراختن.
- خیمه بپا کردن.
لغت نامه دهخدا
تصویری از پاسپر کردن
تصویر پاسپر کردن
پاسار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پا بپا کردن
تصویر پا بپا کردن
مردد بودن، حیران بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ابا کردن
تصویر ابا کردن
سر باز زدن امتناع کردن سرباز زدن ابا داشتن ابا آوردن
فرهنگ لغت هوشیار
مردد بودن تاء خیر کردن درنگ کردن، قبول طلب خود از طلبی که بدهکار از دیگری دارد داینی را از دینی در مقابل دینی دیگر بری کردن، حواله کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پا بپا بردن
تصویر پا بپا بردن
دست کسی را گرفتن و با خود قدم بقدم بردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاسپار کردن
تصویر پاسپار کردن
پاسار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ابا کردن
تصویر ابا کردن
((اِ. کَ دَ))
سرباز زدن، امتناع کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جابجا کردن
تصویر جابجا کردن
عوض کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جابجا کردن
تصویر جابجا کردن
للتّحرّك
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از جابجا کردن
تصویر جابجا کردن
Displace
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از جابجا کردن
تصویر جابجا کردن
déplacer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از جابجا کردن
تصویر جابجا کردن
desplazar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از جابجا کردن
تصویر جابجا کردن
kusogeza
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از جابجا کردن
تصویر جابجا کردن
перемещать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از جابجا کردن
تصویر جابجا کردن
verschieben
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از جابجا کردن
تصویر جابجا کردن
переміщати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از جابجا کردن
تصویر جابجا کردن
przesuwać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از جابجا کردن
تصویر جابجا کردن
移动
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از جابجا کردن
تصویر جابجا کردن
جابجا کرنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از جابجا کردن
تصویر جابجا کردن
স্থানান্তরিত করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از جابجا کردن
تصویر جابجا کردن
yerinden etmek
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از جابجا کردن
تصویر جابجا کردن
spostare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از جابجا کردن
تصویر جابجا کردن
이동하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از جابجا کردن
تصویر جابجا کردن
移動する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از جابجا کردن
تصویر جابجا کردن
להזיז
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از جابجا کردن
تصویر جابجا کردن
स्थानांतरित करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از جابجا کردن
تصویر جابجا کردن
deslocar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از جابجا کردن
تصویر جابجا کردن
ย้าย
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از جابجا کردن
تصویر جابجا کردن
verplaatsen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از جابجا کردن
تصویر جابجا کردن
memindahkan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی